تو عاشق نبودی به قلم سمیه هرمزی
پارت شصت و هشتم :
چرک نویس تو عاشق نبودی:
پخش زمین که می شه جیغ گلشاه در می یاد
-داوود تو رو خدا این احمق نمی فهمه چی می گه.
سمتش حمله می برم ؛محکم جلوی دماغ خونیشو گرفته،در حالیکه با زهم یقه اش رو می گیرم داد می زنم:خودم حالیش می کنم
بلندش می کنم.هنوز گیجه .از پشت یقه اش می گیرم و سمت در می کشونمش.افسون که صدام می زنه فقط با آخرین تن صدایی که می تونه بالا باشه می گم:تو عقب وایستا.
در رو باز می
مریم
00ممنون نویسنده عزیز💗